ز هر طرف مه رخساره ات به جلوه گری ست

خموش باد نگاهی که ناظر دگری ست

دو صد مسیح نفس مانده واله و مبهوت

که در فضای شفاخانه ات عجب اثری ست

اگر به اشک غمت شست و شو کند ابلیس

خدا گواست که از هر گنه به ، بری ست

کنم به تاجوران ناز از غلامی تو

که نوکری در این خانه فوق تاجوری ست

اگر تو جلوه نمایی به وقت دادن جان

به عمر ، افضل ساعات بنده ، محتضری ست

به دهر هر خبری هست زیر پرچم توست

اگر کسی در دیگر زند ز بی خبری ست

سزد تمام بخوانم نماز در حرمت

که حائر تواَم ای شاه ! خانه ی پدری ست

ز عمر نوح فزون تر دهند اگر کس را

به هرزه می رود ار بی غم رُخَت ، سپری ست

هزار سال ز سر دادنت گذشت و فلک

هنوز هم به عزای تو گرم نوحه گری ست

صف جزا ، نفسی خنده از لبش نرود

رحیق آن که دمی در غم حسین گریست 


ش : علیرضا قاسمی


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گلبرگ یاس خرید و فروش سگ ژرمن شپرد Liquid sulfuryl chloride 2020 زبان انگلیسی متوسّطه اوّل پیرانشهر فانوس خیال آوای پرستو Kayron هارمونی باران